معنی دیود گراس
حل جدول
برنده نوبل فیزیک در سال 2004 میلادی
دیود
لامپ الکترونیکى
لامپ الکترونیکی دوقطبى
گونتر گراس
برنده نوبل ادبیات در سال 1999 میلادی
دیود گراس، هیو دیوید پولیتزر، فرناک ویلچک از آمریکا
برنده نوبل فیزیک در سال 2004 میلادی
فرهنگ عمید
تکه، نواله، لقمه: جمله نعمتهای الوان بهشت / یک گراس از خوان احسان تو نیست (غضایری: لغتنامه: گراس)،
باقیماندۀ طعام
فرهنگ فارسی هوشیار
لغت نامه دهخدا
دیود. [ی ُ] (فرانسوی، اِ) اسبابی دوالکترودی دارای یک آنود و یک کاتود که جریان برق را از یک جهت بمراتب بیش از جهت دیگر عبورمیدهد. معمولاً این اصطلاح بطور مطلق در مورد لوله ٔ خلأ دوالکترودی بکار میرود. (دائره المعارف فارسی).
- دیود بلور، دیودی که یک الکترود آن ماده ای نیم هادی (مانند بلور ژرمانیوم) است و الکترود دیگرش سیم نازکی (سبیل گربه) است متکی بر ماده ٔ نیم هادی. دیود بلوری در واقع از همان پیداگری های بلوری پیشین است در لباس نوین و عاری از عیوب. (از دائره المعارف فارسی).
گراس
گراس. [گ َ] (اِ) تکه و نواله و به عربی لقمه باشد. (برهان) (آنندراج) (جهانگیری). توشه. تکه. لقمه:
جمله نعمت های الوان بهشت
یک گراس از خوان احسان تونیست.
غضائری (از جهانگیری) (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین).
|| (ص) عزیز. مکرم. (آنندراج از فرهنگ رشیدی).
گراس. [گ ِ] (اِخ) فرانسوا ژزف پل کنت دُ ملاح فرانسوی که به هنگام جنگ آمریکا شهرت یافت. متولد بسال 1722 م. در «بار» و متوفی در 1788 م.
فرهنگ معین
فارسی به انگلیسی
Diode
سخن بزرگان
افسانه ها جوهره تجربه، رؤیاها، آرزوهای انسان و حس گمگشتگی ما در دنیا را به قالب می ریزند تا حقیقت را بازگو کنند و از این رو، حقیقی تر از بسیاری از واقعیت ها هستند.
ما بنا به عادت فقط چیزهایی را "تاریخ" می خوانیم که به جنگ و صلح و سرکوب سیاسی یا سیاست حزبی مربوط شود.
معادل ابجد
305